به گزارش دیدارمدیا؛ مصطفی تاجزاده در گفتگو با شماره امروز همدلی مدعی شد «اگر سیستم به طور جدی به فکر چارهجویی و حل مشکلات نباشد، در آینده نه چندان دور ممکن است خدای ناکرده با مشکلات بسیار جدی مواجه شود که بخشی از آن را اخیرا رئیس دولت اصلاحات، آقای خاتمی، در زمینه هشدار دادن در مورد شکل گیری چرخه خشونت بیان کردند که امیدوارم جامعه ما هرگز وارد چنین چرخه شومی نشود».
در همین زمینه روزنامه همدلی گفتگویی را با مصطفی تاجزاده ترتیب داده که در آن تاجزاده می گوید: «(در پاسخ به سه دلیل افزایش نارضایتی عمومی از نظام و ناامیدی از اصلاحات): الف) اشتباهات آقای روحانی در دوره دوم ریاست جمهوری از جمله در چینش همکاران و مدیران ارشد و انتخاب برخی افراد ضعیف یا حاشیهدار، قطع ارتباط عملی با هواداران و بدنه اجتماعی حامیان و رهاکردن آنها، عدم پیگیری فعال وعدههای سیاسی خود بهگونهای که این برداشت را در قشرهایی ایجاد کرده است که وی فقط به رای آنها نیاز داشت و به همراهی و حمایت آنها نیاز ندارد؛ انفعال و بعضا عقبنشینی در برابر زیادهخواهی نهادهای رقیب دولت.
ایستادگی بخشهایی از حاکمیت در مقابل رای و نظر اکثریت مردم پس از انتخابات ۹۶ کار را برای روحانی بسیار دشوار کرد و موجد بسیاری از کاستیها و ناکارآمدیها شد. این مشی برخلاف مسیری بود که بعد از انتخابات ۹۲ پیموده شد و شعار نرمش قهرمانانه دست دولت را برای حل مشکلات جامعه و تحقق مطالبات مردم نسبتا باز کرده بود.
دیگر این که تقابل بیسابقه و بیمحابای دولت پنهان با روحانی و به صورت اعم با نهاد انتخابات و نیز نهادهای انتخابی بوده است. تلاش دولت پنهان برای ناامیدکردن اکثریت مردم به منظور فتح نهادهای انتخابی توسط اقلیت ۱۵درصدی، به ظهور و بروز پدیدهای به نام شهروندان عاصی انجامیده که از صندوقهای رای و اصلاحات ناامید شدهاند و هر لحظه ممکن است به خیابانها سرازیر شوند.
گویی دولت پنهان متوجه نبود و نیست که کارشکنی علیه دولت قانونی میتواند به سلب اعتماد میلیونها شهروندی از روحانی منجر شود که به او رای دادند، اما این عصیان و سرکشی اجتماعی و سیاسی (همانطور که در دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ دیدیم) منحصر به رئیسجمهور نمیماند و دامن کل سیستم را نیز میگیرد و کلیت نظام سیاسی را با بحران مواجه میکند.
خروجترامپ از برجام و اعمال تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران، وضعیت اقتصادی کشور را عملا به شرایط دوسال آخر دولت احمدینژاد برگردانده و به سقوط ارزش پول ملی و افزایش جهشی قیمت بسیاری از کالاها و خدمات، همانند سالهای ۹۰ و ۹۱ و بلکه بدتر از آن انجامیده است.
بدون جلب رضایت مردم اصلاحطلبان امکانی برای حضور در قدرت نمییابند. بنابراین از یک طرف باید ارتباط خود را با مردم وسیع کنند و سخنگو و نماینده مطالبات قشرهای عظیم و اکثریت جامعه شوند و از سوی دیگر بکوشند با حضور در قدرت به منویات خود و مطالبات مردم جامه عمل بپوشانند.
اعتراضات مردمی دی ماه 96 وآبان 98 زنگ خطر را به طور جدی برای نظام به صدا درآورد، به گونهای که اگر سیستم به طور جدی به فکر چارهجویی و حل مشکلات نباشد، در آینده نه چندان دور ممکن است خدای ناکرده با مشکلات بسیار جدی مواجه شود که بخشی از آن را اخیرا رئیس دولت اصلاحات، آقای خاتمی، در زمینه هشدار دادن در مورد شکل گیری چرخه خشونت بیان کردند که امیدوارم جامعه ما هرگز وارد چنین چرخه شومی نشود.
این اعتراضات به نظر من فقط عبور از جریانهای سیاسی نبود، بلکه اعتراض به کل سیستم سیاسی هم بود. اما راه بازگشت لااقل هنوز باز است. هنوز جامعه به هر قیمت خواهان تغییر سیستم نیست، بلکه خواهان اصلاحات جدی در آن است. بارها گفتهام مردم از وضعیت موجود به شدت ناراضیاند اما در عین حال نگران آینده کشور هم هستند.»
فرید مدرسی نیز در همین زمینه در توئیتی می نویسد: «تحول در ساختار نظام سیاسی ایران نیازمند سزارین است؛ زایش طبیعی قابل مدیریت نیست و برای مادر خطرناک است. اگر سزارین نشود، هر احتمالی محتمل است.»
همزمان با افزایش فشارهای بین المللی و اجرای سنگینترین تحریمهای آمریکاعلیه ایران، اصلاح طلبان رادیکال نیز همسو با سناریو غرب در خصوص مجبور ساختن ج.ا.ا برای مذاکره با آمریکا فعال تر شده اند. در این پروژه رسانه ای تلاش می شود با بزرگنمایی حداکثری از تحریم های آمریکا ، میزان تاثیرات منفی آن بر اقتصاد و معیشت جامعه نیز برجسته شود و همزمان از احتمال تشدید بحران اقتصادی و به طور خاص افزایش نرخ ارز و کاهش درآمدهای دولت مورد تاکید قرار می گیرد. اصلاح طلبان با سیاه نمایی از شرایط اقتصادی - اجتماعی کشور در ماه های آینده و تصویر سازی از اعتراضات آبان 98 برای کشور در صورت عدم مذاکره، سناریو تحت فشار قرار ئدادن حاکمیت از طریق افکار عمومی برای انجام مذاکره با آمریکا را دنبال می کند.