تقویت گزاره « زن‌کشی » با هدف ترویج تفکرات فمینیستی در ایران

انتشار برخی اخبار پیرامون اِعمال خشونت خانگی بر علیه برخی زنان موجب شده تا رسانه های معاند با توسل به این مسئله به اشاعه افکار فمینیستی بپردازند.
کد خبر: ۵۷۶۶
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۷

به گزارش دیدارمدیا؛ در روزهای اخیر اخبار مرتبط با قتل‌های ناموسی و کشتن زنان به دست بستگان‌ آنها افزایش پیدا کرده است. در همین ارتباط روز گذشته خبری مبنی بر اینکه یک مرد جوان آبادانی همسر خود را سر بریده است منتشر شد. او که پس از این اقدام خود را به پلیس معرفی کرده در بازجویی‌های اولیه ادعا کرده همسرش متولد سال ۱۳۸۰ و دختر عمویش بوده و به دلیل مسائل ناموسی وی را به قتل رسانده است. این اخبار باعث شده تا در رزوهای اخیر فعالان حقوق زنان به سمت ترویج افکار فمینیستی در ایران بروند.


رادیو زمانه در گزارشی تحلیلی با عنوان "چرا به جرم‌انگاری زن‌کشی نیاز داریم؟" به مطالب زیر پرداخته است:


• در پیوستار خشونت علیه زنان، زن‌کشی حادترین شکل آن است.


• اگرچه در طول تاریخ همواره زن کشی وجود داشته است، اما طرح آن به عنوان مطالبه‌ای مهم در درون جنبش‌های فمینیستی از دهه‌ی ۱۹۷۰ و با افزایش حساسیت و آگاهی نسبت به خشونت سیستماتیک و ساختاری علیه زنان آغاز شد.


• در بررسی ابعاد مختلف ز زن‌کشی عده‌ای روی نظام مردسالاری، استثمار خانگی و تقسیم کار جنسیتی تأکید می‌کنند.


• برخی تحلیل خود را بر نقد سنت و فرهنگ (خصوصاً فرهنگ اقلیت‌ها) متمرکز می‌کنند و برخی نیز نبود ساز و کار قانونی مناسب برای حمایت از زنان در برابر خشونت را مشکل اصلی و سر منشأ زن‌کشی می‌دانند.


• ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی کاملا عریان‌ و صریح‌ دلالت و مجوز قانونی می‌دهد تا افراد بر اساس آن زن‌کشی را مجاز بدانند.


• این ماده اگرچه آشکارترین مصداق زن‌کشی است، تاکنون علی‌رغم واکنش‌ها و اعتراضات فعالان حقوق زنان و حقوقدانان بدون تغییر باقی مانده است.


• آبرو که اغلب با ناموس هم معنا دانسته می‌شود، با هم‌دستی مجراهای قانونی تعریف و بر اساس آن‌ها به امری بهنجار تبدیل می‌شود.


• ناموس که مشخصا به زنان و دختران ارجاع دارد، می‌تواند با تخطی آن‌ها در مخاطره قرار گیرد به گونه‌ای که زمینه‌ی قتل‌شان را فراهم کنند.


• نگاهی کوتاه به مجموعه‌ی قوانین ایران در مورد مسائل مربوط به زنان به ما نشان می‌دهد که نظام حقوقی ایران با به رسمیت نشناختن جنسیت زنان به عنوان موجودیتی مستقل، به طور سیستماتیک مجوزهای قانونی را برای خشونت در تمامی اشکال آن و خصوصاً حادترین شکل آن یعنی زن کشی، فراهم می‌کند.


• در ساختار حقوقی ایران «زن» عموما در ارتباط با خانواده و نقش‌های جنسیت زده و عرفی معنا می‌یابد.


• قانون‌گذار در موارد حقوقی مربوط به زنان، اغلب امور را به طور ضمنی به حوزه‌ی سنت و عرف واگذار و در برابر آن‌ها سکوت می‌کند.


• نظام حقوقی با این باور که خشونت علیه زنان پدیده‌ای مربوط به سنت است که فراوانی وقوع آن در مناطق حاشیه‌ای و در میان اقلیت‌ها بیشتر است، از اشکال مختلف خشونت سیاست‌زدایی و از خود رفع مسئولیت می‌کند.


• در مواردی نیز که فعالان و نهادهای مدنی تلاش‌هایی برای ایجاد نهادهای حمایتی زنان انجام داده‌اند یا با پاسخ سرد و تند سیستم روبرو شده‌اند.


• اکنون شاید بیش از هر زمان دیگری لازم است تا جرم‌انگاری زن‌کشی و بازپس‌گیری نهادهای مدنی را برای مبارزه با تمامی اشکال آن مطالبه کنیم.


وبسایت ضد انقلاب زیتون نیز در این زمینه مصاحبه ای را با مرضیه شکیبا از فعالان حوزه زنان در رشت ترتیب داده است. شکیبا در این گفتگو می گوید:


• با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان کشور، جمعیت غیررسمی کار بسیار زیاد بوده که بخش قابل توجهی از آن را زنان تشکیل می‌دهند.


• ساختار نابرابر هر آنچه را که وارد آن می‌شود با خود همخوان و همرنگ می‌کند حتی اگر آن مهمان ناخوانده یک ویروس باشد.


• همین رو کووید ۱۹ همچون دیگر سازه‌های اجتماعی تبعیض روا می‌دارد و با برابری اجتماعی بیگانه است،


• بخش بزرگی از چرایی این مشکلات به ساختارهای نابرابر و پرتناقض و پر نقصان اجتماعی و قانونی برمی‌گردد.


• ساختارهای نابرابر، گروه‌های اجتماعی با قدرت‌های نابرابر تولید می‌کند و تاب‌آوری در شرایط بحرانی برای این گروه‌ها به همان نسبت یکسان نخواهد بود.


• گاهی استراتژی می‌تواند از موضع اعتراض به مشکل باشد و پیگیری و پرسشگری برای حل آن.


کانال تلگرام آموزشکده توانا نیز یادداشت مریم دهکردی فعال ضدانقلاب در حوزه حقوق زنان تحت عنوان "چرا به فمینیسم نیازمندیم؟، به مسائل زیر پرداخته است:


• از ماجرای رومینا اشرفی نزدیک به یک‌ماه می‌گذره. تو همین فاصله چندین مورد مشابه رخ داده که هرکدام فجیع تر از قبلی هستند.


• دلیل همه این جنایت‌ها هم اینه که اون زن‌ها، نافرمانی کردند. از کی؟ از کسانی که خودشون رو مالک ٫ صاحب زن‌ها می‌دونند.


• اگر هنوز فکر می‌کنید زن‌کشی در ایران نیازمند وضع قوانین سفت و محکم نیست، اگر به نظرتون جامعه دچار مردسالاری نیست و این‌ها که قربانی شدند خودشون مقصر بودند یا ضعیف بودند یا نجنگیدند شما در یک جهان موازی زندگی می‌کنید یا خودتون رو به ندیدن، نشنیدن و انکار زدید.


• تفکر مردسالار داره زندگی‌های زیادی رو تباه می‌کنه. باید درموردش آگاه بود و برای از میان بردنش مبارزه کرد.

 

گفتنی است که قتل رومینا اشرفی با عث شد تا رسانه‌های ضدانقلاب زمینه را برای آغاز فصل جدیدی در ارتباط با حقوق بشر در ایران و در ذیل آن حقوق زنان مساعد ببینند.این رسانه‌ها با برجسته کردن این قتل لزوم بازنگری در قوانین ج.ا را خواستار و عامل اصلی چنین جنایت‌هایی را زن ستیز بودن تفکرات حاکم بر ایران نامیدند. در چند روز اخیر نیز که قتل زنی دیگر به دست شوهش در آبادان بر سر زبان‌ها افتاده است، این رسانه‌ها قصد دارند تا مباحث فمینیستی در ایران نشر دهند. این موج رسانه‌ای در روزهای اخیر با تقویت گزاره زن کشی در ایران به دنبال آن است تا جامعه سنتی مذهبی ایران را عامل کشتن زنان به دست مردان معرفی نماید. انتقاد از قوانین داخلی ج.ا و مجازات‌های تعیین شده در قبال قتل‌های ناموسی دو محور اصلی این جریان برای القا کردن لزوم ترویج تفکر فمینیستی در ایران بوده است. به نظر می رسد این رسانه‌ها با پرداختن به این قتل‌ها به دنبال آن هستند تا رجوع قانون به شرع و مقدسات در اینگونه موارد را زیر سوال برده و نگاه اسلام به زن را تخطئه نمایند.

ارسال نظرات
پرونده ویژه
عناوین برگزیده
آخرین اخبار