به گزارش دیدار مدیا؛ محمود احمدینژاد که این روزها در مظان آمدن دوباره به عرصه قدرت است، در یک گفتوگوی اسکایپی با شبکه یو.اس.ایران گفته است: «درباره انتخابات فکری نکرده و شخصا تمایلی ندارم، اما مثل همه ایرانیان آماده فداکاری هستم».از سویی دیگر، عباس امیریفر که پیشتر بسیار به احمدینژاد نزدیک بود، قبلا خبر داده بود که احمدینژاد صددرصد برای 1400 میآید تأکید کرده است: «با شناختی که من دارم او در انتخابات شرکت خواهد کرد. ممکن است که افراد دیگری هم در این انتخابات شرکت کنند، منتها باید شرایط زمان را هم در نظر بگیریم، الان با توجه به این تورم بیسابقه و فضای اقتصادی این سالها و... محبوبیت آقای احمدینژاد بالا رفته است، بنابراین به نظر من شرکت میکنند».
روزنامه اعتماد در گزارش تحلیلی با عنوان "فصل جدايي"، می نویسد: «مساله صلاحيت احمدينژاد كه روزگاري بهترين رابطه ممكن را با نهادهاي حاكميتي و انتصابي همچنين طيف موسوم به «حزباللهي» ديروز و «انقلابي» امروز داشت از آنجا آغاز شد كه او پس از خداحافظياش از كاخ «پاستور»، در پي محاكمه نزديكانش، مقابل همين نهادها ايستاد و همزمان با بيتوجهي به «نهي رهبري» در انتخابات رياستجمهوري اعلام كانديداتوري كرد تا شوراي نگهبان را ناچار به ردصلاحيت مردي كند كه تنها 4 سال پيش از آن، رييسجمهوري نزديك به نظام بود.
اين مهم سبب شد تا بخش قابل توجهي از چهرههاي نزديك به او براي آنكه شانس تاييد صلاحيت خود را حفظ كنند، رفتهرفته از احمدينژاد و مواضعش فاصله بگيرند. تصميمي كه ازقضا جواب داد و سبب شد تا تعداد قابل توجهي از ياران بهاري احمدينژاد، حالا در «بهارستاننشينان» دوره يازدهم باشند و همزمان حاميان جدي او، براي بازگشت دوباره به حلقه اصلي قدرت.
نكته قابل توجه در اين ميان آنكه از قرار معلوم اصولگرايان براي استفاده از سبد راي احمدينژاد به ويژه در شهرها و روستاهاي كوچكتر خواب و خيالهايي ديدهاند؛ چنان كه اميريفر از احتمال ارايه پيشنهاد معاون اولي به احمدينژاد، از جانب «ابراهيم رييسي» و «سعيد جليلي» سخن به ميان آورده است.
پيشنهادي كه دستكم در مورد رييسي با توجه به تكذيب حضورش در انتخابات رياستجمهوري ازجانب محسني اژهاي - قائممقام اين روزهايش در دستگاه قضا- كمي دور از ذهن است ولي درباره جليلي كه روابطي حسنه با نهادهاي حاكميتي دارد، ممكن است عملياتي شود.»
اعتماد در پایان نتیجه می گیرد: «بايد منتظر ماند و ديد احمدينژاد براي بازگشت دوباره به حاكميت تا چه حد حاضر به كنار گذاشتن دوستانش است و همزمان براي جلب نظر طيف دانشگاهي و روشنفكر جامعه ايراني كه چندان تمايلي به او ندارد، حاضر است از برخي از تفكرات خود عبور كند يا اينكه در بر همان پاشنه خواهد چرخيد.»
آفتاب یزد نیز در گزارش تحلیلی با عنوان "احمدینژاد میآید بازهم برای مدیریت جهانی!"، به مباحث زیر پرداخته است:
• محمود احمدینژاد همچنان میتواند خبرساز باشد حتی اگر همه متحدان دیروزش بگویند او در سال 96 با ثبت نام در انتخابات خودکشی کرده و دیگر جایی در عرصه سیاسی ایران ندارد.
• به نظر میرسد خودکشی سیاسی احمدینژاد را نباید چندان مورد توجه قرار داد چرا که او هربار که اظهار نظری سیاسی داشته یا سفری به شهرستان داشته کما فی السابق واکنشهای زیادی را برانگیخته است.
روزنامه فوق الذکر در همین باره گفتگوی را با علی صوفی از فعال اصلاح طلب ترتیب داده است. اهم گفته های صوفی در این گفتگو از این قرارند:
• صحبتهای اخیر احمدینژاد و تاکید بر مواردی همچون تحول و اصلاح جهانی بار دیگر ثابت میکند که او و نزدیکانش همچنان گرفتار خیالات و نوع خاصی از تفکرات هستند که مبنای علمی و تجربی بشر را قبول ندارد بلکه بیشتر خرافه محور است.
• در واقع مدیریت ملی یا جهانی بیش از هر چیز نیازمند تجربه، تخصص و بهرهگیری از روشهای علمی داردو نمیتوان با بیان برخی عقاید از مدیریت و اصلاح جهانی گفت.
• احمدینژاد در هشت سال ریاست جمهوری خود نیز تلاش کرد با استفاده از روش یا واژگانی که به نظر میرسد رنگی از توهم نیز در آن دیده میشد مدیریت و دولت خود را متفاوت از سیستمهای رایج نشان دهد درحالی که چنین امری پذیرفته شدنی نبود و کار به جایی رسید که حامیان دو آتیشه او یعنی اصولگرایان نیز از احمدینژاد به عنوان یک خطر یاد کردند و او و نزدیکانش را جریان انحرافی نامیدند!
• در شرایط کنونی و برای 1400 نیز اگر او به دنبال بازگشت به قدرت باشد نه از سوی نهادهای بالادستی و نه از سوی اصولگرایان مورد وثوق قرار نخواهد گرفت.
• آنچه امروز مردم در این شرایط اقتصادی و اجتماعی به آن نیاز دارند رئیس جمهوری نیست که اسیر برخی خیالات به دنبال مدیریت و اصلاح جهانی باشد بلکه مردم نیازمند فردی هستند که بتواند با قابلیتهای خود وضعیت فعلی و محدودیتهای معیشتی را کاهش دهد و بتواند سطح زندگی را ارتقا دهد بنابراین احمدینژاد از نگاه مردم نیز برای 1400پذیرفته نیست.
روزنامه شرق نیز درگزارشی تحلیلی با عنوان "فرش قرمز برای بازگشت احمدینژاد!" می نویسد: «احمدینژاد برای آمدن سدی محکم به نام شورای نگهبان دارد؛ سال 96 رد صلاحیت شد... برخی مدعی شدهاند که او رایزنی برای نزدیکی به شورای نگهبان را آغاز کرده است. مرتضی طلایی، چهره نزدیک به قالیباف، این ادعا را مطرح کرد اما بعدا عقب نشست و گفت فقط استنباط شخصیاش بوده نه اینکه اطلاعات خاصی داشته باشد
امیریفر هم مدعی است که احمدینژاد اگر بتواند به شورا نزدیک شود و تیمی در حد انقلاب و نظام انتخاب کند امیدی است که برگردد. امیریفر مدعی است که شواهدی مبنیبر تغییر رویکرد احمدینژاد و تغییر ترکیب تیمش وجود دارد. این به آن معنی است که او حلقه پیشین را که از سوی اصولگرایان به جریان انحرافی معروف شده بودند و چهرههای اصلیاش را که این روزها در زنداناند، کنار میزند. به نظر میرسد که بیاعتمادی اصلاح طلبان به احمدینژاد کاملا درست بوده است. او اهل بازی است و برایش قدرت از همهچیز مهمتر است؛ تاجاییکه حتی حاضر است یارانش و جریانی که مدعی رهبری آن بود، یعنی به همان بهاری پشت پا بزند»
شرق در ادامه می نویسد: «اصولگرایانی که پیشتر یکییکی از احمدینژاد اعلام برائت کرده بودند، این روزها در حال رنگ عوضکردناند. احتمالا برای 1400 گزینه رأیآور ندارند و بعد از مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس، برایشان «میزان رأی ملت است» بسیار مهم شده است. پیشتر هم شمسالدین حسینی، وزیر سابق احمدینژاد و نماینده فعلی مجلس در تمجید از رئیس سابق دولتش گفته بود که به او افتخار میکند.»
روزنامه ابتکار نیز در گزارش تحلیلی خود با تیتر "خیالات بهاری!"، به مباحث زیر پرداخته است:
• محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم که همیشه تلاش کرده تا در صدر اخبار بماند و همچنان فضای سیاسی کشور مطرح باشد.
• او نیروی طرد شده اصولگرایان است که حالا مدعی رهبری یک طیف سیاسی است که در جهتگیریها وزنه محسوب میشود.
• گویی این ادعا نزد اصولگرایان نیز چندان بیربط نیست و قدرت گرفتن او در جریان اصولگرایی قابل کتمان نیست. به همین خاطر این روزها فعالان سیاسی و تحلیلگران این جریان سیاسی درمورد حضور مجدد او در انتخابات ۱۴۰۰ هشدار میدهند.
• درواقع احمدینژاد دارای سبد رای قابل توجهی در جریان سیاسی اصولگرایی است همانطور که آنها در هر دوره از انتخابات مجلس و ریاستجمهوری تلاش کردهاند آرای او را به سبد خود بریزند.
• اما چه اتفاقی افتاده است که اصولگرایان بیش از هر دوره دیگری نگران حضور مجدد او در صحنه رقابتها هستند؟ خود احمدینژاد چه اندازه احتمال دارد دوباره با وجود سد محکم شورای نگهبان مقابل خود، برای نامزد شدن مجدد اقدام کند.
• آیا او برای تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان در مواضع قبلی خود تغییراتی خواهد داشت یا نه اینها همگی بازی با اصولگرایان و شورای نگهبان است؟
• سردرگمی دو جریانهای اصلی موجود در کشور باعث شده است که احتمال بازگشت دوباره احمدینژاد و یا افرادی با دیدگاه او قوت بگیرد.
• با توجه به هشدارهای تئوریپردازان و نخبگان فکری همچنان جریان اصلاحات اقداماتی برای بازگشت به سوی قدرت سرمایه اجتماعی نداشته است و به نوعی فضا برای ظهور امثال احمدینژاد با رویکرد پوپولیستیشان فراهم شده است.
• در آن سو اصولگرایان نیز اوضاع چندان مناسبی ندارند و تنها در نبود رقیب قادر خواهند بود که پیروز انتخابات شوند.
• ماجرا تا حدودی نسبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوتتر است. یعنی اصولگرایان اگرچه رقیبی همچون اصلاحطلبان را در مقابل ندارند اما نباید از ظهور افرادی با رویکردهای پوپولیستی و عوامفریبانه چشمپوشی کنند که پیش از این یک بار تجربه کردهاند. این ترس اصولگرایان از آمدن احمدینژاد قابل کتمان نیست
• جریان اصولگرایی نیز درنهایت تلاش خواهد کرد که آراء او را بشکند وگرنه اجازه نخواهند داد بار دیگر او قدرت را به دست بگیرد همانطور که در مجلس یازدهم نیز از قدرت گرفتن وزرای دولت احمدینژاد جلوگیری شد.
آفتاب یزد نیز یادداشتی را به قلم حسین انصاری راد فعال سیاسی اصلاح طلب منتشر نموده است. انصاری راد می نویسد: «مصاحبه اخیر رئیس جمهور سابق و اینکه محمود احمدی نژاد گفته «تمایلی به نامزدی انتخابات 1400 ندارد گرچه برای فداکاری برای ایران آماده است» نشان از نوعی آمادگی تلویحی او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آتی دارد و در واقع مبین این است که اگر به او فرصت کاندیداتوری داده شود او خواهد آمد.
درباره تایید صلاحیت او نمی توان گمانه زنی کرد چرا که شورای نگهبان نشان داده معجزه زیاد دارد و تایید احمدی نژاد در 1400 نیز می تواند یکی دیگر از این معجزات باشد.
نوع عملکرد او در هشت سال ریاست جمهوری و شعارهایی که سر میداد از نظر بین المللی مخرب بود و در داخل نیز تنها منحر به افزایش توقعات در بخشهایی از مردم شده بود.
نگارنده از ابتدا احمدی نژاد را مدیری شکست خورده می دانستم که همواره تلاش کرده با وعده تقسیم ثروت کشور برای خود حامیانی دست و پا کند.»
شایان ذکر است که رسانهها و فعالان سیاسی اصلاحطلب در واکنش به اظهارات اخیر احمدی نژاد تلاش کردند ضمن قرار دادن نام احمدی نژاد در جبهه اصولگرایی، آن را به عنوان کاندیدای احتمالی بخشی از اصولگرایان معرفی کنند که بازگشتش موجب نگرانی بخش دیگری از اصولگرایان شده است.اصلاحطلبان معتقدند امکان تایید صلاحیت احمدی نژاد از سوی شورای نگهبان وجود دارد و وزرای وی در مجلس یازدهم نیز در زمینه سازی برای این مساله فعال هستند. یکی از محورهای واکنشی اصلاح طلبان به اظهاراتی در خصوص احتمال حمایت احمدی نژاد از کاندیدای انتخاباتی اصولگرایان به شرط پیشنهاد معاون اولی ، طرح این گزاره است «جلیلی» براي استفاده از سبد راي احمدينژاد در شهرها و روستاهاي كوچك ممکن است معاون اولی خود را به احمدی نژاد پیشنهاد دهد. در هر صورت نکته مهمتر، دوری از پرداختن زودهنگام به مساله انتخابات است. 11ماه تا انتخابات ریاست جمهوری1400 باقی مانده است. بیشک افتادن زودهنگام در ورطه رایزنیهای سیاسی معطوف به انتخابات، با توجه به شرایط نامساعد معیشتی مردم، به دور از اخلاق و فرصتطلبی، جلوهمیکند. مسلط شدن بحثهای مربوط به انتخابات بعدی، پرداختن و همت گماشتن برای حل معضلات اقتصادی مردم را کمرنگ خواهد ساخت.