نسخه اصلاح‌طلبان برای ترمیم پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات چیست؟

با نظر به تشدید اختلافات اصلاح‌طلبان در روزهای گذشته، برخی از فعالان سیاسی این جریان از لزوم «پوست اندازی» این جریان سخن گفته که در آن بر  ضرورت تغییرات ساختاری و حرکت از فردی محوری به سوی «جامعه محوریم تاکید می شود. در این بین برخی نیز بر استفاده از ضعف‌های جریان اصولگرایی و براندازان  در جهت تقویت جبهه اصلاحات تاکید دارند.
کد خبر: ۵۶۵۰
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۹

به گزارش دیدار مدیا؛ عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: « تا هنگامي كه يك ساختار سياسي، اجتماعي و اقتصادي نيازمند اصلاحات است، هيچ‌گاه پرچم اصلاح‌طلبي بر زمين نخواهد ماند. به ميزاني كه اين نياز شديدتر باشد، حتما كساني پيدا خواهند شد كه اين پرچم را بردارند. بنابراين با وجود مديريت موجود از سوي اصولگرايان، خواه‌ناخواه تقاضا براي اصلاحات بيشتر و بيشتر مي‌شود. آيا اصولگرايان موجود قادر به برداشتن اين پرچم هستند؟ اگر كساني از ميان آنان پيدا شوند و صادقانه چنين پرچمي را بردارند و به دوش بكشند حتما خيلي‌ از مردم از آنان حمايت خواهند كرد ولي تا رسيدن به نقطه‌اي كه مباني فكري آنان با اصلاحات تطبيق پيدا كند، راه طولاني در پيش است.»

 

احمد زیدآبادی نیز در یادداشتی در امتداد آورده است: « آینده مشروطی که من برای اصلاح‌ طلبان قائل‌ام به صلاحیت و توانایی فکری و عملی آنها مربوط نیست، بلکه صرفا ناشی از ضعف‌ها و مشکلات دو نیرویی است که عملا در وسط آن دو قرار گرفته‌اند .یکی از این دو نیرو، اصولگرایان ‌اند که برای تسخیر یکپارچه قدرت مصمم به نظر می‌رسند. اصولگرایان طبعا پایگاه اجتماعی ثابت خود را دارند؛ اما از جلب اعتماد عمومی در قشرهای مختلف جامعه بخصوص نیروهای فرهنگی و تحصلکرده ناتوان‌اند. بدون جلب اعتماد عمومی و یا دست‌کم تأمین سطحی از مطالبات‌شان برای ساکت و خاموش کردن آنها، نمی‌توان جوامع امروزی را اداره کرد؛ بویژه اینکه استفاده بیش از اندازه از قوۀ قهریه مشکلات و تناقضات خود را دارد و در شرایط سخت می‌تواند نتیجه معکوس به بار آورد. در حقیقت، اصولگرایان برای دستیبابی به هر سطحی از موفقیت در اداره کشور، نیازمند پوست‌اندازی هستند. قاطبه آنها اما در چارچوب گذشته منجمد و به‌اصطلاح فرنگی‌ها فریز شده‌اند و به شرایط تصلب رسیده‌اند. فقط شاید بخشی از آنها سودای ابتکارات تازه را در سر داشته باشند و از قضا سرنوشت کلی اصولگرایان نیز به عملکرد همین طیف وابسته است. این طیف اما برای غلبه بر رقیبان هم‌جناحی خود، به پایگاه اجتماعی جدید و گسترده‌تری احتیاج دارد و ازاین‌رو، عملا نیازمند یاری و کمک اصلاح‌ طلبان و حمایت پایگاه اجتماعی آنان است. اگر اصلاح‌ طلبان اوضاع را درست فهم و تحلیل کنند و از طمع‌ورزی‌های سیاسی کوتا‌ه‌مدت و وسوسه حضورِ عجولانه در قدرت بپرهیزند احتمال شکل‌گیری آرایش سیاسی بی‌سابقه‌ای در کشور جدی خواهد شد.»

 

در ادامه گزارش زیدآبادی آمده است: « نیروی دیگری که ناخواسته به کمک اصلاح ‌طلبان برخاسته است، "براندازان" هستند. واقعیت این است که جریان براندازی صاحب مشخصی ندارد و طیف‌های مختلف آن به همان اندازه که با جمهوری اسلامی دشمن‌اند؛ با خود نیز سر ستیز دارند».

 

در روزهای اخیر با تشدید اختلافات اصلاح طلبان که بیشتر منوط به عملکرد این جریان در انتخابات مجلس یازدهم و همچنین نداشتن برنامه و استراتژی برای انتخابات 1400 بود، فعالان این جریان علاوه بر داشتن چشم امید به عملکرد ضعیف مجلس اصولگرای یازدهم، بر تغییر رویکرد خود از فرد محوری به سمت جامعه محوری تاکید دارند. در آسیب شناسی اصلاح طلبان از جریان اصلاحات یک نکته مشترک به چشم می خورد و آن لزوم کاهش فردگرایی در جبهه اصلاحات است و اینکه لزوما یک شخص نباید تصمیم کلی را در این جریان بگیرد. اینکه در روزهای آینده موضوع «پارلمان ‌اصلاح طلبان» بار دیگر مطرح شود، دور از ذهن نیست. شاید اظهارات امروز محمد خاتمی بتواند تحلیل‌ها از چشم انداز مبهم جریان اصلاحات را کمی شفاف کند.

اخبار مرتبط
ارسال نظرات
پرونده ویژه
عناوین برگزیده
آخرین اخبار