به گزارش دیدار مدیا؛ هجوم سرمایه به بورس باعث شده که برخی جریانات اصلاحات با هدف تزلزل در بازار بورس، مدعی شوند که سرمایه گذاری در بورس ریسک آفرین است و احتمال ضرر اقتصادی وجود دارد. در همین راستا فرشاد مومنی در گفتگویی با « ایلنا » در گزارشی گفت: رشد خطرناک و حبابی بورس کشور بزرگترین خطری است که اقتصاد ایران را در سال ۹۹ تهدید میکند و متاسفانه کسانی که میدانند این موضوع چه فجایعی میتواند در سرنوشت بنگاهها و مردم داشته باشد، سکوت کردهاند. وی خاطرنشان کرد: اگر شرایط دوران بعد از کرونا را نیز نادیده بگیریم رشد مشکوک چند ماهه اخیر بورس در شرایطی که بالغ بر نصف ارزش این بورس به بنگاههای معدنی و به اصطلاح صنعتی وابسته به نفت و گاز و انرژی است که قیمت آنها در مقیاس جهانی سقوط بیسابقه کرده است معنی مشکوک بودن را بهتر میشود درک کرد.
مومنی افزود: از منظر ساختار نهادی ضد تولیدی داخلی نیز در شرایطی که کشور بیسابقهترین رکودها را تجربه میکند جهش بورس به اندازه ۲ برابر سایر حیطههای تاثیر پذیر از تب سوداگری مانند زمین و مسکن و ارز به وضوح واقعیت را به نمایش میگذارد. مومنی ادامه داد: اساس ماجرا به پارادوکس دولت باز میگردد؛ آیا دولت میخواهد از طریق ایجاد ثبات در اقتصاد کلان، امنیت حقوق مالکیت، جلب مشارکت مردم و پاداش به تولیدکنندگان اقتصاد را اداره کند یا میخواهد از طریق دامن زدن به مناسبات رانتی جدید، رویه سه دهه اخیر را دنبال کند.
به لحاظ اقتصادی انتقال سرمایه از بانکها به سمت بازار بورس برای کمک به تولیدکنندگان داخلی اقدامی درست و علمی است. اما رویکردهای دولت نسبت به تولید داخل در سالهای اخیر نشان داده است که دولت دیدگاه های برونگرایانه نسبت به اقتصاد دارد و تولید داخلی را بدون ارتباطات خارجی ناممکن تلقی میکند. لذا دولت در تلاش است با ورود سرمایه مردم از بانک به بورس، ثروت مردم را بیشتر تحت تاثیر شرایط سیاسی کشور قرار دهد . چراکه بانکها به دلیل پشتوانه بانک مرکزی و مدتدار بودن واکنش های آن نسبت به اتفاقات سیاسی بسیار نسبت به بورس فرصت بیشتری دارند. اما بازار بورس با تنش در فضای سیاسی سقوط می کند . هدف نهایی دولت از استقبال از بازار بورس، جبران کسری بودجه سال 99 می باشد.